غلامرضا عوض نژاد
از سالیان دور با نام روستای دشتی از توابع بخش گاوبندی شهرستان بندر لنگه استان هرمزگان آشنا بودم.
در سال ١٣٨٧ به همراه دوست ارجمندم غلامرضا قربانی مقدم در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به طور اتفاقی کتاب « میراث نیاکان » تالیف یوسف رستم نژاد دشتی را در غرفه انتشارات ایلاف دیدیم و مشتاقانه آن را خریدیم.
مطالعه این کتاب که پژوهشی در گویش دشتی و برخی از ضرب المثل ها، عقاید، باورها، بازی های محلی و آثار تاریخی شهرستان گاوبندی بود، شوق و علاقه مندی بیشتری را برای دیدار از دشتی و مولف این کتاب در ما ایجاد کرد.
طی سال های اخیر و در پی تغییر و تحولات اجتماعی و اداری، بخش گاوبندی که از مدت ها قبل به شهرستان تبدیل شده بود، به پارسیان تغییر نام داده و روستای دشتی نیز به شهر ارتقا یافته است.
شهر دشتی امروز با حدود شش هزار نفر جمعیت از توابع بخش مرکزی شهرستان پارسیان است و در سه کیلومتری شهر پارسیان قرار دارد و مردم شهر دشتی، مسلمان اهل سنت و پیرو مذهب شافعی هستند و در این شهر مدرسه علوم دینی فقه شافعی به فعالیت مشغول است.
در فاصله یازده ساله از آشنایی اولیه، دو بار به دشتی رفتم ولی موفق به دیدن جناب رستم نژاد نشدم.
در این مدت دوستان عزیز غلامرضا قربانی مقدم، حمید زارعی و غلامرضا زائری با وی در تماس تلفنی بوده و عده ای دیگر از جمله شاعر گرامی مهدی شیخیانی در سال گذشته به دیدار وی در شهر دشتی رفته بودند.
روز یازدهم فروردین ١٣٩٨ در پی دعوت جناب زائری از آقای رستم نژاد، وی به قصد دیدار نوروزی همراه خانواده سفر کوتاهی به شهر کاکی داشتند.
پس از کسب اطلاع، بنده و حمید زارعی به کاکی رفتیم و رستم نژاد را ملاقات و در نشستی صمیمی حدود یک ساعت گفت و گو کردیم.
در این دیدار تعدادی از تالیفات نویسندگان شهرستان را به وی هدیه دادیم و از وی برای مسافرت مجدد به شهرستان دشتی دعوت به عمل آورده و قول دادیم که در فرصتی مناسب با جمع بیشتری از دوستان به دیدار وی و شهر دشتی هرمزگان برویم.
بالاخره با هماهنگی قبلی در روز جمعه ١۴تیر ٩٨ مصادف با روز قلم، ۶ نفر از خورموج ( سید غلامحسین بهرسی، هادی اخلاقی، حمید زارعی، غلامرضا قربانی مقدم، عبدالله زارعی و بنده (عوض نژاد) و دو نفر از کاکی غلامرضا زائری و مسلم زارع مطلق ) در قالب انجمن ادبی فایز دشتی و انجمن مهر ماندستان پارس با خودروی شخصی خودم و قربانی مقدم به سوی دشتی هرمزگان شتافتیم.
پس از طی مسافت ٢۶۵ کیلومتری از خورموج حدود ساعت ١٢:٣٠ ظهر به دشتی رسیدیم.
آقای رستم نژاد و فرزندش در میدان ورودی شهر به استقبال ما آمده بودند.
پس از سلام و احوال پرسی و وقفه کوتاهی به منزل وی هدایت شدیم.
آن چه در ابتدای ورود ما به دشتی جلب توجه می کرد استفاده فراوان از نام « دشتی » در تابلوهای اماکن عمومی و حتی خصوصیشان بود.
دشتی هرمزگان نیز هم چون دشتی خودمان سرزمین آفتاب و نخل و خرما بود.
واضح بود که نخل برای مردم آن دیار هم دارای تقدس است و برخی از گونه های درخت خرما همانند شکر، خنیزی، لشت، قصب و … در آن جا به چشم می خورد.
از زمان ورود و پس از ادای فریضه نماز، پذیرایی و صرف ناهار و پیوستن آقایان مسعود اصرافی شاعر اهل دشتی و محمد رستم زاده پژوهشگر و کارشناس ارشد تاریخ به جمع ما، تا ساعت ١٨ وقتمان به بحث و گفت و گو ، شعرخوانی و طرح مباحث و سوالات متعدد پیرامون فرهنگ، ادب و تاریخ دو منطقه سپری گردید و در محیطی سرشار از صفا و صمیمیت دشتیاتی اطلاعات علمی ارزشمندی رد و بدل شد.
یوسف رستم نژاد که اکنون شصت و یکمین سال زندگی خود را پشت سر می گذارد، دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی و دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است.
دو دوست دیگر نیز هر دو فرهنگی هستند که رستم زاده رییس سابق آموزش و پرورش منطقه و دبیر بازنشسته و اصرافی در کسوت مربی پرورشی مشغول خدمت به جامعه فرهنگی منطقه خود می باشد.
آن چه بیش از هر چیز ما را به هم نزدیک می کرد گویش و خاستگاه مشترک بود.
مردم شهر دشتی خود را مهاجرینی از سرزمین دشتی بوشهر می دانند و گویش رایج کنونی موسوم به « دشتینی » نیز موید این ادعا است.
یوسف رستم نژاد که از دهه هفتاد تاکنون به پژوهش در فرهنگ و ادبیات منطقه مشغول است بیشتر توجه خود را معطوف به گویش دشتی و حفظ اصالت آن نموده است.
وی در این راه زحمات زیادی را متحمل شده است و به شدت خود را پاسدار این گویش می داند.
لازم به یادآوری است که طی سالیان متمادی، گویش دشتی هرمزگان ضمن حفظ ریشه و اصالت دشتیاتی خود، از فرهنگ و گویش لارستان بزرگ هم تاثیرات فراوانی پذیرفته است.
توضیح این که ارتباط زیادی بین منطقه دشتی بوشهر و لارستان وجود دارد، مهاجرت های دو سویه همواره جریان داشته است و به طور مشخص امروزه در شهرستان های لامرد و مهر مردمی زندگی می کنند که خود را مهاجرینی از دشتی بوشهر می دانند.
ضمن این که روستایی در بخش صحرای باغ شهرستان لارستان به نام دشتی وجود دارد که مردم آن علاوه بر شباهت گویشی، معتقدند اصالتشان به دشتی بوشهر برمی گردد.
در این دیدار آقایان مسعود اصرافی اشعاری به گویش دشتی هرمزگانی قرائت نمود که سرشار از واژگان قدیمی دشتیاتی بود.
محمد رستم زاده نیز در پاسخ به سوالات بنده و آقایان زائری، اخلاقی و عبدالله زارعی، درباره تاریخ منطقه و به ویژه حضور خاندان حکومت گر نصوری به ایراد سخن پرداخت.
به گفته وی مردم این دیار قطعا مهاجرینی از منطقه دشتی بوشهر هستند اما از جای دقیق سکونت گاه اولیه و تاریخ این مهاجرت اطلاع روشنی در دست نیست؛ وی با حدس و گمان پیشینه این هجرت را قرن هشتم هجری می دانست.
در ادامه، یوسف رستم نژاد ضمن پاسخ گویی به سوالات مهمانان، درباره فرهنگ و گویش محلی خویش و پیوستگی آن با مناطق هم جوار به تفصیل سخن گفت.
دوستان مهمان و میزبان هر یک در حوزه علاقه مندی های خود به بحث و تبادل نظر و پرسش و پاسخ پرداختند و از تاریخ، ادبیات و فرهنگ منطقه سخن راندند.
اگر چه بعد مسافت، تفاوت مذهبی، موقعیت جغرافیایی و گذشته متفاوت تا حدود زیادی سرگذشت تاریخی دشتی بوشهر و دشتی هرمزگان را از یکدیگر متمایز نموده، اما وجود خاستگاه مشترک و تعلق خاطر مردم شهر دشتی به سرزمین آباء و اجدادی (دشتی بوشهر ) و به ویژه گویش رایج که مشترکات زیادی دارد پیوند عمیق و ریشه داری را بین دو منطقه رقم زده است.
گویش دشتی شکل تغییر یافته و در واقع استمرار شاخه پهلوی جنوبی (ساسانی) زبان پارسی میانه در ایران عهد باستان است و بنا به همین ملاحظات، عمده محور مباحث ما حول گویش مردم منطقه می چرخید.
در همین راستا شاعر ارجمند حمید زارعی رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دشتی ضمن ارائه گزارشی از فعالیت های فرهنگی در سطح شهرستان، اشعار گویشی از شاعران متقدم و محلی سرای دشتی و نیز سروده های خود را برای حاضران قرائت کرد که مورد استقبال واقع شد.
خوانش سه بند کامل از منظومه بلند « کلاخا یاد موحدو » زنده یاد حاج علی مرادی به گویش دشتی به همراه توضیحات مقدماتی درباره این منظومه داستانی توسط آقای بهرسی مورد توجه دوستان میزبان قرار گرفت.
توضیحات مبسوط جناب قربانی مقدم مدیر انجمن مهرماندستان پارس درباره زبان ها، لهجه ها، گویش ها و گونه های گویشی رایج در گستره ملی و منطقه ای و بیان مشترکات واژگانی، ساختاری و دستوری دو گویش دشتی بوشهر و هرمزگان از دیگر مباحث جالب توجه برای حاضران در جلسه بود.
در ادامه این نشست به رسم یادبود و به منظور گسترش مناسبات فرهنگی بین دو منطقه، توسط حمید زارعی تازه ترین آثار تالیفی درباره تاریخ و فرهنگ شهرستان دشتی به میزبانان هدیه شد که عبارت بودند از: ١- مراد دل (مجموعه اشعار زنده یاد حاج علی مرادی) ٢- بنیادهای دستور گویش دشتی اثر سید کوچک هاشمی زاده ٣- تحولات اقتصادی دشتی در دو قرن اخیر تالیف طیبه ادریسی ۴- تاش ( پژوهشی در فرهنگ عامه مردم دشتی ) به قلم عباس پورمحمودی ۵- خسرو و شیرین محمد خان دشتی اثر دکتر هیبت الله مالکی ۶- کلیات دوبیتی های فایز دشتی، پژوهش دکتر علی حسن زاده ۷_ امثال و حکم دشتیاتی اثر زینب جمالی حاجیانی.
متقابلا جناب رستم نژاد نیز تعدادی از آثار تالیفی خود را به دوستان ما هدیه کردند.
لازم به ذکر است که یوسف رستم نژاد تاکنون موفق به نگارش ۵ کتاب در حوزه فرهنگ عامه و ادبیات شهر دشتی و شهرستان پارسیان هرمزگان شده اند که مشخصات کتاب شناسی آن ها جهت اطلاع پژوهشگران ارجمند به ترتیب تاریخ انتشار به شرح زیر آورده می شود:
١- افسانه های جنوب، انتشارات تخت جمشید، شیراز، چاپ اول، ١٣٨١
٢- میراث نیاکان ( پژوهشی در گویش دشتی و برخی از ضرب المثل ها، عقاید، باورها و بازی های محلی و آثار تاریخی شهرستان گاوبندی ) انتشارات ایلاف، شیراز، چاپ اول، ١٣٨۶
٣- افسانه های جنوب ( جلد دوم ) با ترجمه گویش دشتی وشعر، انتشارات ایراهستان، لامرد، چاپ اول، ١٣٩۵
۴- شور جوانی ایسف ( مجموعه شعر ) انتشارات ایراهستان، لامرد، چاپ اول، ١٣٩۶
۵- درآمدی بر گویش های فارسی شهرستان پارسیان، انتشارات ایراهستان، لامرد، چاپ اول، ١٣٩٧
در ادامه برنامه سفر، دوستان همراه، قریب یک ساعت ضمن گشت و گذار در شهر دشتی، تعدادی از آثار تاریخی از جمله آب انبارها، بقایای سد و بندهای باستانی، سکونت گاه های کوهستانی، ساختمان های قدیمی و به ویژه مسجدی تاریخی با قدمت یک صد و بیست ساله را مورد بازدید قرار دادند.
در ساعت ١٩ با دوستان عزیز و فرهیخته هرمزگانی خداحافظی کردیم و همراه با خاطراتی خوش، مسیر بازگشت به خورموج را در پیش گرفتیم.
امید است این سفر زمینه آشنایی بیشتر و توسعه روابط فرهنگی بین مردم دو منطقه دشتی بوشهر و دشتی هرمزگان را فراهم آورد.